۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

آقای رئیس در کـــــــــندو! نگاهی متفاوت به ساخت شخصیت اجتماعی رئیس دولت کودتا!

کاری از گروه تحلیلگران انقلاب سبز
به شما قول میدهم که در پایان این تحلیل از اینکه چنین متن طولانی را خوانده اید ناراحت نمیشوید ... تحلیل بسیار پرباری است ...
اگر آب دستتان است بر زمین بگذارید و تا پایان این تحلیل گروهی را بخوانید ...
برای دانلود متن زیر به صورت PDF به لینک زیر بروید :

http://www.4shared.com/file/137561711/84d4991a/Kandoo.html

بعد از هر سفر خارجی و هر سخنرانی رئیس دولت کودتا، انبوهی از گزارش، تحلیل و مصاحبه در مورد او و برنامه هایش در رسانه ها تولید و منتشر میشود و هر یک، از منظری خاص، به او میپردازند و خواننده را با حقایقی جدید آشنا میکنند. به عنوان مثال، از منظر روانشناسی بحث میشود که او دچار خودبزرگ بینی یا ناهنجاری های روانی دیگری است. تحلیلگران مسائل بین المللی معتقدند که سخنرانی های جنجالی او، تلاشی است برای اتخاذ یک رویکرد تهاجمی در روابط خارجی تا فشار بین المللی وارده بر دولت کودتا و سیاستهای آن منحرف شود یا کاهش یابد. برخی دیگر، ماجراجویی بین المللی او را حرکتی برای تسهیل سرکوب نیروهای داخلی میدانند و از این منظر به بررسی برنامه های او میپردازند.

خود او و تیم همفکرانش هم بر مسائلی کلی و عمدتا غیر سیاسی مثل ساده زیستی، شجاعت، عدالت و عزت تاکید میکنند. از نظر ما، این چارچوب های تحلیلی صحیح و محترم اند و در بسیاری موارد مورد استفاده ما هم قرار میگیرند. اما استثنائا در این نوشتار، سعی داریم از منظری متفاوت به رئیس دولت کودتا بنگریم. استدلال ما این است که کانون اصلی اکثر این تحلیلها، محتوای رفتار، شخصیت یا برنامه سیاسی یا طرح بین المللی دولت کودتاست. البته این چارچوبهای تحلیلی، نه تنها صحیح و مفیدند، بلکه در واقع ضروری هم هستند؛ به عبارتی اینها، تحلیلهای کلاسیک هستند که امروزه به طور وسیعی در تمام دنیا مورد استفاده کارشناسان قرار میگیرد و دولتها و تصمیم گیران هم به آن اتکا میکنند و باید به طور مداوم و به روز، از آنها استفاده شود، اما این تحلیل، چارچوبی متفاوت با چارچوب کلاسیک دارد و قصد داریم به جای محتوای سخنان یا برنامه ها، به "شکل" شخصیت اجتماعی رئیس دولت کودتا (و برخی از همراهانش) بپردازیم.

هر چند این تحلیل، مزایا و فواید تحلیلهای کلاسیک را ندارد، اما شاید کوششی مفید در جهت شناخت این "پدیده شگفت انگیز" به شمار آید. از آنجا که خود را مقید به رعایت اصول و روش شناسی تحلیل کلاسیک نمیدانیم، از چارچوبها و شواهد غیر سیاسی، استفاده کرده ایم. در واقع، چارچوب این تحلیل، بیشتر مبتنی بر عناصر برآمده از ساخت اجتماعی جامعه ایران در دوران معاصر است و به همین دلیل، از دستاوردها و محصولات اندیشه و هنر ایرانی استفاده شده است.

رئیس دولت کودتا، هنگام نطق در سازمان ملل، تصویر تمام نمای یک رهبر جهان سومی بود؛ کسی که از اداره امور جاری کشور خود، حتی از تعیین «معاون اول» خود، ناتوان است، اما برای اصلاح مدیریت جهان، طرح های مبتکرانه ارائه میدهد. حضور او در مجامع بین المللی و نشست های رسمی، به طرز جالبی، یادآور حضورهای اتفاقی یا ناخوانده شخصیت محروم، اما نجیب پایین شهری در میهمانی های مجلل اغنیا در فیلمهای ملودرام است؛ همان کارگر ستم دیده ای که ابتدا مرعوب ظواهر فریبنده خانه اعیانی میشود، اما در یک لحظه (معمولا با نیشخند یک بچه پولدار) به خود می آید و ناگهان از زرق و برق میهمانی چشم میپوشد و در نطقی شکوهمند، پولدارهای ستمگر و مفت خور را «ضربه فنی» میکند. این قهرمان معمولا، در اواخر فیلم و پس از رقابتی نفسگیر با همان بچه پولدار، موفق میشود دل و دین دختر زیبا و پاک سیرت حاضر در میهمانی را به دست بیاورد و بقیه عمرش را با افتخار در همان قصر به سر آورد و همه چیز ختم به خیر شود. با این وجود، هدف از این مقایسه، لزوما این نیست که ادعا کنیم که رئیس دولت کودتا، دچار سانتی مانتالیسم شده و خود را با قهرمانهای فیلمهای ملودرام اشتباه گرفته است، اما شاید بتوان از آثار درخشان سینمایی برای تحلیل خطوط کلی یا همان ساختار یا شکل اجتماعی شخصیت رئیس دولت کودتا استفاده کرد.

"کندو"، اثری ماندگار و یگانه در سینمای ایران است که در سال 1354 و به کارگردانی زنده یاد فریدون گله، ساخته شد. در این فیلم بهروز وثوقی در نقش شخصیتی خلافکار به نام ابی ( = ابراهیم) ظاهر میشود که به طور اتفاقی، همراه با زندانی دیگری به نام حسین (با بازی داود رشیدی) از زندان آزاد میشوند و در پایان فیلم به آن باز میگردند. قهرمان فیلم (ابی) در جریان یک ترنا بازی (شاه و وزیر بازی) در قهوه خانه، قاپ دزد می

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حرف را باید زد
درد را باید گفت
سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از متلاشی شدن دوستی ست
و عبث بودن پندار سرور آور مهر...
زنده باد مخالف من!