۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

حاکمیت و جام زهر!

پس از صدور بیانیه شماره 17 بسیاری در انتظار واکنش حاکمیت هستند تا ببیند برای ادامه کار چه باید کرد. مسلما واکنش حکومت و به خصوص راس نظام به این بیانیه دارای اهمیت بسزایی است اما با نگاهی به رفتار و گفتار جناح حاکم، میتوان نشانه های اعتراف به شکست را رد یابی کرد. سرنوشت جنبش سبز دیگر در اختیار حکومت نیست و این مردم هستند که سرنوشت کشور و سرنوشت حکومت فعلی را تعیین خواهند کرد و حکومت فقط میتواند هزینه این تعیین سرنوشت را کاهش یا افزایش دهد.
1. زهر

محسن رضایی، به عنوان یک "سرباز" چنان به دنبال بیانیه 17 دوید که سایر سربازان به روی وی آتش گشودند، اما فرمانده ظاهرا در حال تامل است! تشکل های به اصطلاح مستقل دانشجویی وابسته به نهادهای نظامی در بیانیه ای شدید اللحن به رضایی حمله کرده و رفتار وی نسبت به رهبر نظام را به چشاندن جام زهر تعبیر کردند. قاعدتا دانشجویان جوان عضو بسیج خاطره ای از دوران جنگ ندارند، اما به کار گیری این تعابیر از سوی بیانیه نویسان، شایسته تعمق است. این روزها عناصر امنیتی هاشمی و رضایی را در مورد نحوه پایان جنگ مقصر میدانند. آنان مدعی اند که ایران میتوانست در جنگ پیروز شود اما فرمانده وقت سپاه و جانشین فرمانده کل قوا به علت ترس و ناتوانی در ادامه جنگ، آیت الله خمینی را وادار به پذیرش قطعنامه 598 کردند و جام زهر را به او نوشاندند. اما آن چه مهم است برداشت کودتاچیان از شرایط کنونی کشور است که ناخودآگاه آنها را به یاد ماه های پایانی جنگ ایران و عراق می اندازد؛ این جاست که رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون!
زیرا روزی که شورای فرماندهی جنگ پیشنهاد پذیرش قطعنامه را مطرح کرد، کشور در آستانه سقوط کامل قرار گرفته بود: جریان صادرات نفت تقریبا به طور کامل قطع شده بود، تحریم تسلیحاتی قوای نظامی ایران را زمین گیر کرده بود و آمریکا با بمباران سکوهای نفتی و زدن هواپیمای مسافربری به ایران هشدار داده بود که اگر جنگ را ادامه بدهد با غرب طرف است! ارزیابی شورای فرماندهی جنگ صحیح بود و بودجه سال 1367 در مهر ماه همان سال به اتمام رسید و دولت نیمی از سال را با چاپ پول بدون پشتوانه و استفاده از احساسات ملی برآمده از انقلاب و جنگ پشت سر گذاشت. رهبری وقت نظام در آن شرایط، جام زهر را لاجرعه سر کشید چرا که آنقدر هوشمند بود که با دل بستن به بازجویان و امنیتی ها مجبور به چشیدن و پس زدن و خوردن تدریجی آن نشود!

این بار بیانیه نویسان نظامی - امنیتی در خطاب به محسن رضایی از تعبیری استفاده کردند که بنا به روش «تحلیل محتوا» تلقی آنها را از شرایط جاری کشور و عجز و تزلزل جناح حاکم در برابر جنبش سبز را به بهترین نحو منعکس میکند. آنان مانند مخالفان پایان جنگ در سال 67 ، پایان کار را میدانند و تقلایی که میکنند فقط به این خاطر است که سرشکستگی سازش به نام شان ثبت نشود؛ آنها میخواهند به صاحب اختیار خود نشان دهند که شجاع (به عبارت بهتر: بی عقل) هستند، چون در سازمانها و محافلی رشد و نمو کرده اند که همواره بی عقلی و وقاحت همواره پاداش گرفته و عقلانیت و محاسبه گری مجازات شده است. تنها اندکی عقلانیت و محاسبه گری کافیست تا این عناصر، خود را "مطرود، شکست خورده و بی خاصیت" بیابند و از عرصه سیاست خارج شوند.
2. پادزهر

نهضت بازداشت و اتهام محاربه آخرین تلاش جناح نظامی – امنیتی برای تهیه پادزهر یا آنتی تزی در برابر جام زهر است. اما پروژه محارب سازی ریسک بسیار سنگینی برای جناح حاکم خواهد داشت، چرا که قوه قضائیه در شرایط بحرانی به سر میبرد و بحث محاربه احتمالا از صرف صدور حکم فراتر نخواهد رفت. اقتدار اخلاقی قوه قضائیه به پایین ترین حد سقوط کرده است و مجموعه تحت مدیریت صادق لاریجانی به حق به یک سیرک قضایی تبدیل شده است. چندان محتمل نیست که ماشین آدمکشی این سیرک بتواند تا قبل از 22 بهمن کسی را به جرم محاربه به قتل برساند. از آخرین حرکت انقلابی که در این کشور صورت گرفت، فقط 30 سال میگذرد و سران نظام اعدام های سیاسی رژیم پیشین و آثار ویرانگر آن را به یاد دارند.
در چنین شرایطی صدها هزار شهروندی که در روز عاشورا برای تجمع مسالمت آمیز به خیابان آمده بودند، محارب نام گرفتند و اگر این شهروندان تا روز 22 بهمن مرعوب یا دلسرد نشوند، با سماجت بیشتری به خیابان خواهند آمد. سبزها پس از پیروزی بزرگ روز عاشورا، با خونسردی تمام نظاره گر تقلای جناح حاکم هستند، در حالی که حاکمیت فرصت کوتاهی دارد و بیش از همه بر ضعف خود و قدرت رو به رشد جنبش سبز آگاه است.

جناح حاکم به جای یافتن پاسخ و راه حلی منطقی در برابر بیانیه 17، دست به دو تلاش مذبوحانه زده است: اول گروگان گرفتن هر کس که احتمال میرود سازمان دهنده اعتراضات باشد (نهضت بازداشت) و دوم تکیه بر بحث محاربه و ایجاد حد اکثر رعب و وحشت در مردم، به این آرزو که در میعاد های بعدی، جمعیت کمتری در خیابانها حضور یابد. بنا براین در هفته های آتی شاهد بیشترین بلوف ها و تحریکات سیرک قضائی خواهیم بود. استعداد عجیب باند حاکم برای قرار دادن مجموعه نظام در تنگنای بازی باخت – باخت حقیقتا شگفت انگیز است: اگر اعدام محاربان صورت بگیرد، عزم تمام معترضان برای سرنگونی نظام جزم خواهد شد و اتحادی تاریخی بین کلیه جناح های اپوزیسیون شکل خواهد گرفت، اما اگر به رغم این تهدیدات اعدامی صورت نگیرد، حاکمیت با تمسخر و تحقیر تمام عیار ملی مواجه خواهد شد. این همه در حالی است که هنوز گشودن «یک جوی کوچک زلال» میتواند هزینه مدیریت بحران را تا حد زیادی کاهش دهد.
مسلم است که جناح نظامی - امنیتی بیشترین تلاش را خواهد کرد تا جام زهری که زیر بینی هسته قدرت گرفته شده، به دهان وی نرسد، اما این مکث و تاخیر حاصلی جز استنشاق بوی نامطبوع زهر و تشدید مسمومیت نخواهد داشت؛ جام زهری را که پس از هفت ماه تلاش نمیتوان شکست، باید لاجرعه سر کشید!

پی نوشت:

1- دانلود فیلتر شکن قوی اولتراسارف U991

2- امروز یا الان دیگه بهتره بگم دیروز روز مبارزه با حجاب اجباری بود

متاسفانه نتونستم در این روز بنویسم اما یک روز تنها برای به یاد آوری است

مقاله ای کوتاه اما بسیار تأثیر گذار از یک فعال حقوق زنان را برای دانلود میگذارم که آن را به تمام کسانی که حجاب را قبول کرده اند توصیه میکنم

حجاب یک روش زندگی