۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

آقای موسوی!

آقای موسوی

همه می دانند که شما تردید ندارید خواسته ملتی که این روزها به خیابان می آیند، دیگر فراتر از احمدی نژاد و انتخابات است، همه می دانند که شما نیز شعارهای یک نسل معترض علیه یک نظام نامنصف را شنیده اید. اما سیاست ورزی حکم می کند که همزمان با فریادهای ملت علیه رهبری یک نظام ، کسی در کسوت رهبر معترضان به میدان آید و از همو که این روزها بیشتر شعارها علیه اوست، امتیاز بگیرد تا بحران دل آزار یک کشور را سامان باشد. بخش هایی از همان جوانانی که عیله رهبری نظام در خیابان های شهر شعار داده اند اینک به تدبیر شما چشم امید دوخته اند.
دیگر کسی به ذوق زدگی و شعف محسن رضایی کاری ندارد که برای پایان دادن به فلاکت هم اندیشان خود، بیانیه شما را عقب نشینی از انکار دولت خواند. همین که توانسته اید ولوله ای در دولت و مجلس و نظام ایجاد کنید و از سویی آرامش را به معترضان برگردانید تا چند روزی آرام، نظاره گر سرگردانی رقیب و منتظر پاسخ رسمی حاکمیت به خواسته های شما باشند این یعنی مدیرت بحران. خاصه آنجا که برای نخستین بار از خواسته ملت برای یک نظام جدید، چنین مبادی آداب و به دور از شعار سخن گفته اید: «ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت مبتنی بر آرای مردم می خواهیم.»
خوب می دانیم که این نامش سازش نیست وقتی کسی در سطوح رهبری و نه در خیابان، از جان مایه می گذارد تا اعلام کند مردم نظام و دولتی که ناصادق و خشونت طلب است را دیگر نمی خواهند.
میر معترض

حالا که چنین تدبیر کرده اید که با ادبیاتی فاخر همان شعارهای معترضان در خیابان ها که فراتر از دولت و نقد خود نظام بود را با ادبیاتی فاخر به حاکمیت اعلام کنید، بدانید که جنبش نیز صبور و آرام در کنار شما منتظر مواجهه حاکمیت و به تعبیر شما «نظام» با این پیشنهادات می نشیند و اگر باز هم مستی قدرت مجال تسلیم شدن در برابر تدبیر ناب شما را نداد لطفا دیگر رودربایستی را کنار بگذارید.

قابل ستایش است منش و مرام شما که هرگز حاضر نمی شوید آنان که برای رئیس جمهور آمریکا نامه نگاری می کنند و با نمایندگان اسرائیل پای میز مذاکره می نشینند را به شیوه خودشان گوساله و بزغاله و بزدل و پادوهای رجوی نمی خوانید. قابل تقدیر است وقتی در قامت مردی که برازنده ادب ملت ایران است ظاهر شده اید و میان «ادبیات مسولان» تا «ادبیات مسولانه » تفاوت قائل شده اید تا با مسولانی که دستشان به خون مردم همین کشور آلوده است فرصت آخر را هم بدهید اما اگر باز هم کسانی در برابر متانت شما، وقاحت را برگزیده اند، به حرمت خون سهراب و ندا و همه بی گناهانی که شب و روزشان را در زندان و خیابان با هراس و دلهره می گذرانند، رودربایستی را کنار بگذارید که جنبش همه امیدش به همین تدبیر آخر شماست و به تعبیر خودتان: « ما نظامی صادق و رئوف و برخاسته از آرای مردم می خواهیم. »


پی نوشت:

بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی به همراه تحلیل در یک صفحه پشت رو برای چاپ

۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

تکرار تجربه ناموفق!


شاید بهترین معیار برای تحلیل وقایع روز عاشورا و تظاهرات امروز حامیان دولت، سخنان رهبر نظام در نماز جمعه 29 خرداد باشد. او در آن سخنرانی گفت:

باید در صندوق های رأی مشخص شود که مردم چه می خواهند نه در کف خیابان ها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی ، طرفین اردوکشی کنند به خیابان ها، اصلاً برای چه انتخابات برگزار می شود.

مردم چه گناهی کرده اند که باید به علت این کارهای ما، از کسب و کار و زندگی خود باز بمانند؟

در حال حاضر سبزها بدون توجه به تهدید و سانسور حکومت در مناسبتهای خاص و روزهای تعطیل تظاهرات میلیونی برپا میکنند و بعد از آن کودتاچیان با صرف هزینه سنگین به اردو کشی های چند روزه خیابانی میپردازند و کسب و کار و زندگی مردم را مختل میکنند و فرایند فلج سازی و اعتصاب سراسری با هزینه حکومت و به نفع جنبش سبز صورت میگیرد. دیگر شکی نیست که جنبش سبز با صبر و ایستادگی بر روش مسالمت آمیز خود، حکومت و رفتار آن را تغییر داده و خود را بر نظام تحمیل کرده است و حکومت هر چه تلاش میکند نمیتواند از موضع تدافعی خارج شود. بسیاری، تظاهرات فرمایشی حامیان دولت و بازداشتها را نشانه عزم حاکمیت برای دستگیری رهبران جنبش دانسته اند، اما به نظر میرسد وحشت حاکمیت از مراسم سوم و هفتم شهدای روز عاشورا باعث شده است که از تظاهرات دولتی به عنوان یک وسیله دفاعی استفاده شود تا حاکمیت و ماشین سرکوب آن نفسی تازه کنند. البته نمیتوان انکار کرد که بازداشت چهره های شاخص و رهبران جنبش زیانبار خواهد بود، اما جنبش سبز راه و مسیر و سازمان خاص خود را یافته است و با اندکی تلاش میتواند در غیاب رهبران به رشد خود ادامه دهد. دیگر نه جای نگرانی است و نه دلیلی برای برخورد و شاخ و شانه کشیدن؛ جنبش سبز آرام و مستحکم به پیش میرود و باند حاکم حتی نمیتواند روند رشد آن را متوقف کند.
آنتروپی!

حکومت در روز 16 آذر یک دیکتاتوری نظامی بود، بعد از آن تا 27 آذر به دولتی ایدئولوژیک تبدیل شد. این روند تا روز تاسوعا ادامه یافت و مجددا در روزهای تاسوعا و عاشورا شاهد دیکتاتوری نظامی بودیم. پس از آن حکومت به یک دولت پلیسی تبدیل شد و سعی کرد شکست روز عاشورا را با بازداشت شهروندان جبران کند، این تلاش چاره ساز نبود و از روز سه شنبه 8 دی ماه، مجددا شاهد دولتی ایدئولوژیک هستیم که مذبوحانه تلاش میکند توده های هوادار خود را در خیابان به صف کند. حکومت در محاصره مدنی سبزها قرار گرفته است و برای حفظ خود در هر هفته چندین بار تغییر ماهیت میدهد. این تغییر ماهیت مداوم نهایتا نظم درونی و تعامل ساختارهای درون حاکمیت را مختل و آن را از درون متلاشی میکند. ماهیت حکومت به دست حاکمان به تاراج میرود.
نیمه پنهان

هر حضور و تحرک جنبش سبز، در نوع خود یک نقطه عطف و یک نقطه آغاز جدید به شمار میرود. این بار در روز عاشورا مردم برای اولین بار در برابر سرکوب مقاومت کرده و از خود و حریم شهروندی خود دفاع کردند. آنها در غیاب یک پلیس بی طرف حفاظت از تظاهرات خود را بر عهده گرفتند و در پایان متفرق نشدند، بلکه با اراده خود به منزل بازگشتند. نکته هشدار آمیز و تکان دهنده وقایع عاشورا این بود که در این روز فقط نیمی از قدرت مردم به رخ حاکمیت کشیده شد. در تمام صحنه ها و تصاویر موجود زمانی که مردم یک یا چند تن از عوامل مهاجم را دستگیر میکردند، خود شهروندان مانع ضرب و شتم آنها توسط سایرین میشدند. این یک هشدار کاملا جدی به حاکمیت است، چرا که هنوز نیمی از جمعیت به نیم دیگر میگوید: «ولش کن» و در مقطع حساس کنونی رفتار حاکمیت نقش بسزایی در نوع واکنش شهروندان خواهد داشت. میتوان اختلاف نظر داشت و سازش هم نکرد، اما در عین حال زور آزمایی و لات بازی هم نکرد، چرا که از قدیم گفته اند دست بالای دست بسیار است!
ترور؛ یک بازی خطرناک، اما برای که؟

بنا به شواهد اولیه قتل سید علی موسوی حاصل یک ترور از پیش طراحی شده بود. تجربه نشان میدهد در همه کشورهایی که دولت جوخه ترور تشکیل داده است، خود دولتمردان پس از مدتی گرفتار جوخه های خودساخته شده اند. در روز عاشورا نیروی انتظامی فقط از وسائل ضد شورش استفاده کرد و قتلهایی که با سلاح گرم و تفنگ ساچمه ای صورت گرفت، خارج از رویه عمل سازمانی پلیس انجام شد. با توجه به فساد گسترده سیاسی و ویژگی های شناخته شده محافل امنیتی درون نظام، میتوان منبع ترور های روز عاشورا را حدس زد. واضح است که این ترورهای محفلی که به احتمال زیاد خارج از رویه ها و دستورالعمل های سرکوب سازمانی صورت گرفته اند، قبل از آنکه بتواند جنبش سبز را سرکوب کند، به انزوا و مصالحه ناپذیر شدن رهبر نظام منجر خواهد شد. محافل امنیتی در تلاش برای به انقیاد در آوردن رهبر نظام، از جیب او و مجموعه حاکمیت هزینه میکنند و در شرایطی که مردم به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی نیستند، این هزینه ها عواقب ناگواری برای مجموعه حاکمیت در بر خواهد داشت. حاکمیت هنوز میتواند جنبش سبز را نادیده بگیرد یا سرکوب کند، اما بازی خطرناک محافل امنیتی و مداخله نیروهای غیر مسئول در عملیات سرکوب پلیس، مسلما به نفع نیروهای سیاسی درون حاکمیت نخواهد بود.
بازتاب بین المللی

شکست کامل تنها تعبیری است که میتوان برای سیاست خارجی باند حاکم به کار برد. اینجا به بیانیه های شدید الحن کشورهای خارجی اشاره نمیکنیم، آن چه جالب است لحن بیانیه دولتهایی مانند فرانسه و روسیه است که از دو «طرف» خواسته اند راه حلی سیاسی برای این بحران پیدا کنند. اکنون جهان پذیرفته است که جنبش سبز و رهبران محبوب آن یک «طرف» یا یک نیروی سیاسی تثبیت شده در عرصه سیاست ایران هستند و جامعه جهانی باند حاکم بر ایران را تنها نماینده بخشی از نیروهای سیاسی کشور میداند. جنبش سبز دیگر شورش شهری یا فقط یک جنبش مدنی نیست، بلکه یک نیروی به رسمیت شناخته شده سیاسی است که مورد شناسایی و احترام بین المللی قرار دارد. و در پایان

در چند هفته اخیر خیابانهای شهر شاهد همان اردو کشی است که رهبر نظام از آن بیمناک بود. مردم به تدریج عادت میکنند که به سر کار نروند و وقت خود را یا در تظاهرات بگذرانند یا در پای مباحث سیاسی و جستجو برای رسانه های مستقل. زبان چماق و گاز اشک آور ظرف 7 ماه گذشته ناکارآمدی خود را نشان داده و حاکمیت فرصت زیادی برای یافتن یک زبان مناسب جهت گفتگو با شهروندان در اختیار ندارد. حاکمیت و شهروندان دو راه در پیش روی دارند، یا طرف مقابل را مورد تهاجم قرار دهند و بفرسایند یا این که دلسوزانه به یکدیگر فرصت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن بدهند. سبزها عجله ای ندارند، اما آمادگی لازم برای اتخاذ رویکردی دلسوزانه از طرف مقابل خود نمی بینند. زمان به ضرر حاکمیت میگذرد.


دانلود ورژن جدید فیلتر شکن جدید اولترا سارف U99

۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه

آقای موسوی عزیز، من تا ته خط با شما هستم اما با شما به جمهوری اسلامی برنمیگردم.

آقای موسوی سلام
قبل از هر چیز درگذشت خواهر زاده گرامییتان را تسلیت می گویم.
من یک ایرانی معترض هستم، از همان ها که تصاویرشان را میتوانید از تلویزیون ها و اینترنت ببینید. از آنهایی که سالهاست به هر شیوه ای با استبداد میجنگند ، همان ها که 7 ماه است قلبشان را در خیابان های تهران جا گذاشته اند پیش نداها و سهراب ها و گوئی هر از چند روز دلشان تنگ می شود برای فضای فلسطینی شده کشوری با تمدنی به درازای تاریخ.
آقای موسوی من نه موافق خشونتم و نه برخوردهای تند و انقلابی و نه خواستار پیروزی و نتایج یک شبه. معتقد به اصلاح تفکر مردم هستم و با همه ضعف ها و کاستی هایش در نهایت توان خویش و با اقرار به قصور و کوتاهی هایم برای زنده ماندن این راه تلاش کرده ام، چرا که آنرا بهترین راه در فضای سیاسی حاکم بر کشورم تشخیص داده ام.
همیشه به حرکت با حداقل دفع و جذب حد اکثری ایمان داشته ام چون همه را مستحق نسیم خوش آزادی دانسته ام.
حرکت مردم ایران به زیبائی جنبش سبز نامیده شده و به درستی که ما نه اهل خشونتیم و نه خواستار جنبشی سرخ.
آقای مهندس موسوی از روز اولی که به نشانه اعتراض دوش به دوش هم میهنانم به خیابان ها آمده ام خوب میدانستم که هر چیزی بهائی دارد و بهای آزادی در برابر دژخیمان دیو صفت سرتاپا مسلح، ایثار جان است.
می دانستم که باتوم و اشک آور و گلوله در راه است اما نشکسته ام دیرین عهد خود را.
حق آزادی بر من این است که پاسش بدارم و برایش تلاش کنم و به نامش از جان ناقابلم مضایقه نکنم. خون من سرخ تر از خون هیچ کسی نیست. اما حق من بر آزادی این است که به خواسته هایم و به خواسته های مردمم جامه عمل پوشانده شود.
موسوی عزیز حق تو بر من این است که تا ته خط با تو باشم چون در میان خفقان حاکم بر جامعه ام این تو بودی که با شجاعت فریاد برآوردی و پشتت را خالی نخواهم کرد.
به دلیل همان عهد نانوشته بین من و تو و آزادی، حق من بر تو این است که در جریان مذاکرات و پیش نهادات تو با مسئولین حکومتی قرار بگیرم و از نتایج امر آگاه شوم.
من جزئی از آینده این مملکت هستم. آری آقای موسوی من تا ته خط با شما هستم ولی با شما به جمهوری اسلامی برنمی گردم.
ما خواستار حکومتی هستیم که در آن همه حق زیبا زندگی کردن داشته باشند.
یک جمهوری برای همه ایرانیان
زمینه سازی های مشكوك برای دستگیری مردمی! موسوی!

برخی منابع خبری از پاساژ مهستان خبر می دهند بنرها و تابلونوشته های بسیاری با این مضامین كه "مردم خود میخواهند نسبت به اقدام انقلابی در برخورد با سران فتنه بپردازند" در حال چاپ است.
به گزارش خبرنگار "آینده" این تابلوهای تبلیغاتی قاعدتا برای تجمع فردا آماده میشود كه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای آن در میدان انقلاب فراخوان داده است.
پاساژ مهستان از مراكز عمده تولید بنر و مقولات تبلیغاتی، به ویژه مربوط به مداحان و هیئت های مشهور است.
در همین حال در برخی محافل گفته شده فردا عده ای قصد دارند حركت كرده و به صورت مردمی! اقدام به دستگیری میرحسین موسوی نمایند.
سایت روزنامه نزدیك به یكی از نهادها هم نوشت:" فردا پس از پایان تجمع بزرگ عاشوراییان در محكومیت حرمتشكنی فتنهگران در روز عاشورا، تحصن مردمی در مقابل دفتر كار میرحسین موسوی در خیابان كارگر شمالی مقابل پارك لاله آغاز خواهد شد و این تحصن تا زمان برخورد قاطع قوه قضاییه با میرحسین موسوی و مهدی كروبی و سایر فتنه گران ادامه خواهد داشت. "
این فضاسازیها در حالی صورت می گیرد كه همواره سران نظام بر عمل در چارچوب قانون تاكید كردهاند و اقدامات عدهای خودسر و لباس شخصی در كوی دانشگاه، مجتمع سبحان و درگیریهای خیابانی كه آخرین آنها منجر به كشته شدن دست كم 7 تن در روز عاشورا شد، هزینه های زیادی به نظام و رهبری وارد كرده است.
همچنین در فضای ملتهب كنونی و عصبانیت معترضین از كشته شدن این افراد، در صورت انجام چنین تلاشهایی، احتمال حضور هواداران موسوی در محل و بروز درگیریهای خشن نیز می رود .
دو شایعه و انتشار آن تنها برای منع انجام آن توسط کودتاچیان:
1- با تابلو بودن فیلم قبلی پاره شدن عکس آقای خمینی! صدا و سیما تصمیم گرفت که فیلم آتش گرفتن قرآن رو به کارگردانان باتجربه بسپارند از این رو قرار شده که آقای سلحشور و مسعود ده نمکی فیلم آتش گرفتن قرآن رو برای صدا و سیما کارگردانی کنند! اخبار رسیده حاکی است که در این فیلم از بازیگران آماتور و بسیجیان ریش تراشیده و مو ژل زده استفاده شود
2- روز چهارشنبه رژیم قصد دارد با انفجار بمب و یا کشتن تعدادی از تظاهرکنندگان خودی در تظاهرات ضد سبز که خود آنرا اتمام حجت با فتنه نامیده است به بهانه ای دست یابد تا برانگیختن حس انتقام در عوام برای قلع و قمع مخالفین اقدام نماید
پی نوشت:
دوستان من بزرگترین ترس حکومت چشم انداز سراسرى شدن مبارزه براى بزير کشيدن جمهورى اسلامى است. رفتارهای رسانه ی کودتا و تظاهرات های بی ثمر کودتاچیان نیز برای ترساندن اذهان عمومی از جنبش سبز است ... دفع حداقلی و جاذبه ی حداکثری باید ضمیمه ی کار ما قرار گیرد ...

چند فیلم از روز عاشورای سبز :


این کلیپ ها را میتوانید مستقیما دانلود کنید (تنها با کلیک روی آن)

































خبرگزاري هرانا : خودرويي نظامي وابسته به نيروي انتظامي ايران با يورش به شهروندان معترض دست كم دو شهروند را به قتل رساند.به گزارش واحد انديشه و بيان مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، ظهر روز جاري در محدوده ميدان وليعصر شهر تهران، پس از ناكامي نيروهاي نظامي در پراكنده كردن مردم معترض و همچنين اشغال يك ايستگاه پليس در اين ميدان به دست شهروندان مورد اشاره. يك دستگاه خودروي وانت نظامي با حركت غيرمتعارف اقدام به يورش و زيرگرفتن تعداد زيادي از شهروندان و سپس فرار از صحنه نمود.در اين حادثه به گواه شاهدان عيني دست كم دو تن از شهروندان جان باخته و پانزده تن ديگر نيز دچار صدمات جدي شدند.پيش تر احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروي انتظامي به خبرگزاري فارس گفته بود دو تن از جان باختگان امروز بر اثر تصادف با خودروي شخصي جان باخته اند، اين در حالي است كه ويدئوي منتسب به اين موضوع به خوبي نظامي بودن اين خودرو را نشان مي دهد.نيروي انتظامي تاكنون مرگ دست كم پنج شهروند در شهر تهران را در طي اعتراضات روز جاري تائيد كرده است، اين در حالي است كه منابع غير دولتي جان باختگان وقايع امروز را دست كم نه تن اعلام داشته اند

طبق پیش بینی ها باز فیلتر شدم اما خوشحالم که اکثر دوستان این بار این افتخار نصیب شان نشد !
این هم حکایت ماست با سران کودتا!

دانلود ترانه طاقت بيار رفيق از سياوش قميشي همراه با تصاویر اعتراضات


بهترین فیلتر شکن حال حاضر برای ایرانیان

دانلود ورژن جدید فیلتر شکن جدید اولترا سارف U99