صورت ظاهر سخنان اخیر رهبر نظام در جمع اعضای خبرگان، همچون تهاجم و فشار بر رهبران جنبش سبز و شخصیتهای میانه رو تلقی میشود. وی ضمن تکرار بحث مرزبندی شفاف، این بار از تعبیر جدید "صلاحیت" و فقدان آن در معترضان استفاده کرد. این یادداشت به این سخنان و زمینه ها و تبعات سیاسی آن میپردازد.
پس از پایان مراسم 22 بهمن، موجی "مجازی" با تاکید بر کلیدواژه "شکست" در فضای رسانه ای به راه افتاد و بلافاصله پس از آن، رسانه های شناخته شده جنبش سبز مورد حمله سایبری قرار گرفتند تا فرصت استدلال از سبزها سلب شود ... . با این وجود، تحلیل اجلاس خبرگان و سخنان اخیر رهبر نظام را از ادعای حامیان دولت کودتا در خصوص شکست جنبش سبز در این مراسم آغاز میکنیم.
با فرض شکست جنبش سبز و تشییع جنازه و تدفین فتنه در روز 22 بهمن، بلافاصله این سوال به ذهن متبادر میشود که چرا رهبر نظام همچنان از دفن شدگان مرزبندی شفاف طلب میکند و لازم میبیند که اعلام کند معترضان صلاحیت خود را از دست داده اند؟
1. مدیریت تهاجم سیاسی
در ساعات اولیه پس از مراسم 22 بهمن، عده ای تصور میکردند که کودتاچیان در این مراسم برنده شده اند، اما تنها با گذشت 24 ساعت مشخص شد که این لشکر کشی پرهزینه، یک آبروریزی تمام عیار برای دولت کودتا و حامیان آن بوده است. از آنجا که در جنبش های اجتماعی جدید، شکست یا پیروزی طرفین در ساحت رسانه ای و گفتمانی رقم میخورد، باند حاکم تلاش دارد با ژست پیروز در برابر افکار عمومی ظاهر شود. بر همین اساس و با توجه به تلقی و تصور عمومی در خصوص شخصیت رهبر نظام، نطق وی از موضع طرف برنده (آن هم برنده ای کم ظرفیت) آماده شده است تا از طریق جنگ روانی، روحیه سبزها تخریب شود و باور به پیروزی باند حاکم در اذهان عمومی تقویت شود. به همین دلیل است که لحن وی نسبت به سخنرانی های قبل از 22 بهمن یک درجه تند تر شده است و معترضان را اخراج شده و فاقد صلاحیت مینامد تا تهاجم سیاسی به جنبش سبز را مدیریت کند.همچنین رهبر نظام همانطور که شخصا بر روند بازداشت، شکنجه و محاکمه فعالان سیاسی نظارت داشت، همزمان با آزادی زندانیان سیاسی تلاش کرد با گارد تهاجمی وارد میدان شد تا آزادی تدریجی زندانیان سیاسی حمل بر امتیاز دهی نشود و سبزها تصور کنند که همچنان تحت فشار سیاسی هستند و به این نتیجه برسند که بهتر است اوضاع را از اینی که هست بدتر نکنند. البته باید دانست که تغییر احتمالی عرصه مبارزه و تقویت وجه اجتماعی جنبش، میتواند باند حاکم را در عرصه سیاسی و گفتمانی با خلاء خرد کننده ای مواجه کند.
2. بحران هویت
اصرار بر انکار بحران سیاسی، به یک بحران شدید هویت برای حامیان کودتا تبدیل شده و موجب تغییراتی در رفتار آنان شده است. بحران هویت رهبر نظام ناشی از شخصی شدن قدرت وی در ساخت قدرت حاکم است. به همین دلیل هر گونه چالش در برابر گفتمان مسلط، اثر مستقیمی در شخصیت و رفتار رهبر نظام بر جای میگذارد. این بحران را به طور خلاصه در 2 محور میتوان ارزیابی کرد:
اول- دفاع از صحت انتخابات
این اولین بار است که در تاریخ جمهوری اسلامی، رهبر نظام به مدت 8 ماه از صحت انتخابات دفاع میکند! از 22 خرداد تا به امروز هیچ یک از سخنرانی های رهبری بدون دفاع از سلامت انتخابات و افتخار به آرای چهل میلیونی نبوده است. این ترجیع بند در خطبه های نماز جمعه و رسانه انحصاری نیز به چشم میخورد و از این نظر میتوان علائم مکانیسم جبران گری ( یا جبران = compensation) را در رفتار و کردار حکومتگران مشاهده کرد. جبران در روانشناسی به رفتاری گفته میشود که شخص برای پنهان داشتن نشان ویژه ای نامطلوب یا احساس حقارت و بی کفایتی، به مبالغه در یک نشانه یا ویژگی مطلوب و موجه میپردازد. تاکید و اغلاق در خصوص تظاهرات 9 دی و هم ردیف کردن ضمنی آن با 22 بهمن را نیز میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
دوم – نظریه آفرینش رهبری
در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی، دو برداشت در خصوص مجلس خبرگان و رهبری وجود دارد. یکی نظریه انتخاب که اصلاح طلبان به آن معتقدند و رهبر را منتخب و تحت نظارت مجلس خبرگان میدانند. دوم، نظریه کشف که مورد تایید مصباح است و بر این اساس ولی امر، قبلا از سوی خداوند نصب شده است و مجلس خبرگان فقط قادر به کشف این شخصیت نظر کرده است. طبق نظریه کشف، عزل یا نظارت خبرگان بر رهبری بی معنا و غیر ممکن است. اما با وجود غلبه این نظریه در جریان اصلی قدرت، برای اولین بار شاهد بودیم که کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان در مورد عملکرد رهبری گزارشی«علنی» ارائه کرد. شکی نیست که تهیه این گزارش، به منظور پاسخ به یک خواست یا نیاز صورت گرفته است که تا کنون احساس نشده بود. برای یافتن منشا این نیاز باید به متن گزارش رجوع کرد. در مقدمه این گزارش «عـلنــی» آمده است: "در این مدت ۲۰ سال و اندی در وجود رهبر عزیزمان نه تنها کم و کاستی مشاهده نشد بلکه هر مقدار زماناً جلوتر می رویم صفات لازم مزبور درخشان تر، مخصوصاً درایت و مدیریت در حد اعلا در ایشان متجلی می شود". اما اندکی بعد با ذکر این که بحث از مدیریت 20 ساله فعلا مطرح نیست، جملات فوق عملا به تعارف تبدیل میشود. چرا که این گزارش"فقط" به مقطع حساس پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری میپردازد. رهبر نظام در این گزارش با صفاتی همچون ذکاوت، تیزهوشی، روشنگری، بصیرت آمیز، خردمند، فرزانه و ... "در برخورد با فتنه و تبیین حقایق و ترمیم مسائل، تلاش وافر مبذول میداشتند ... تا اینکه بحمدالله تعالی با این تدابیر خردمندانه در حد زیادی فتنه ها خاموش گردید".
بنابراین اجلاس اخیر خبرگان را نه میتوان بر اساس نظریه کشف توجیه کرد و نه نظریه انتخاب، بلکه سخن از باز آفرینی یا خلق بت یا توتمی است که در معرض حرارتی شدید قرار گرفته و در حال ذوب و تجزیه است. جلسه خبرگان بر اساس نظریه جدید "آفرینش رهبری" تشکیل شد تا رهبری – به مثابه یک موجودیت گفتمانی – بر اساس مفهوم "فتنه" باز تعریف یا بازآفرینی شود. این خرق عادت به بهترین وجه نشان داد که گفتمان مسلط و محور شخصی شده آن در برابر جنبش اجتماعی و نیروی گفتمان ساز آن به زانو در آمده و رهبری به عنوان یک منبع مشروعیت نظام سیاسی، تخلیه و تهی شده است. بنابراین تلاش شد که این منبع مشروعیت، مجددا بارگزاری (reload) شود!
البته این بازآفرینی عاری از تعارض نبود. نطق افتتاحیه و به خصوص سخنان هاشمی در آرامگاه آیت الله خمینی و یادآوری وی از شکست "عمیق ترین خفقان" و "قبرستان واقعی و یاس مطلق" نه فقط بیانی تهدید آمیز از تداوم شکاف درون حاکمیت، بلکه در عین حال یک دلگرمی مستقیم به موسوی و کلیه سبزها محسوب میشود. بر همین اساس میتوان سکوت هاشمی در خصوص گزارش و بیانیه خبرگان را نشانه آگاهی وی از ناکامی این آفرینش مجدد تلقی کرد.
با سلام
پاسخحذفلینک شما اصلاح میشه.
و اما این قصه رهبری و خبرگان
که از ریشه- جعلی و فریب و غیر انسانیست.
چهارشنبه سوری هم مثل برنامه های سابق و احمقانه جنبش سبز می گذرد و ایشان هیچ غلطی نمی توانند بکنند ؟
پاسخحذفخدایی کوروش میدانی بعد از 22 بهمن چه قدر هم اندیشان و هم سنگری هایت عقب نشینی کردند ؟
میدانی ؟ نه خداییش میدانی یا نه ؟
ایا ندیدی که از یک ماه قبل از 22 بهمن در سایت های جنبش یبز چه غلغله و اشوبی برپا بود تا 22 بهمن را با حضر ملیونی ! خود سبز کنند ؟
اما حالا چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کمتر از 19 روز به روز مسخره چهارشنبه سوری مانده ولی هیچ سایتی جز فقط شما دم از حرکت جنبش در چهارشنبه سوری نمی زند ..............
خدایی کوروش از قدیم گفتند وقتی خدا شکست بخوره پیغمبر هم که دیگه چیزی نیست !
مثل شما هم همین است وقتی تمام زور و قدرت خود را برای هلهله و اشوب در 22 بهمن کردید و نتیجه عکس گرفتید پس دیگر چهارشنبه سوری چه چیزی هست دیگه ؟
کوروش خودت میدانی خداییش بی فایده است و تو و امثال تو با این که دیگه اکثرا تو حال مبارزه و جنبش نیستند وقت خود را بیهوده صرف می کنید در حالی که تو الان می توانی یک وبلاگ ورزشی - عاشقنه 0 علمی - مذهبی و000 بزنی و دوستان زیادی را دور خودت جمع کنی ...........
به هر حال من به عنوان یک برادر خیر اندیش چنین مسائلی را بریت بازگو کردم و امیدوارم کمی فکر کنی .....................
ایا از خدا زندگانی دنیا را گرفتی که وقت خود را صرف کارهای بیهوده و لهو نمایی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم این راه که تو میروی به ترکستان است ....
پاسخحذفکوروش جان کاملن باهات موافقم.
پاسخحذفراجع به هاشمی امیدوارم!
پاسخحذفمی دونی کوروش جان، درحال حاضر من واقعن نمی دونم آینده چی می شه! واقعن هیچکی نمی دونه!
این همه کشته، این همه ظلم آیا جوابش این سکوته سرده؟؟
راجع به چهارشنبه سوری هم باید بگم زیاد جالب نیست! می شه گفت یه جورایی خیلی خطرناکه! و من احساس می کنم امسال از سالهای عادی حتی خلوت تر بشه و هیچکس جرات نکنه بره بیرون!
البته نظر شخصی خودم بود.
سلام دوست خوب و همرزم سبزم
پاسخحذفبه همین سهولت نمیشه گفت روز 22 بهمن شکست جنبش سبز تلقی میشه . دستاورد چندانی در روز22 بهمن نداشتیم اما شکست هم نخوردیم .
وقتی ما هیچ رسانه ای نداریم که اطلاعات رو به طور دقیق به گوش همه ی سبزها برسونیم و ناچاریم همه ی راهکارهای خودمون رو از طریق همین بلاگها به هم اطلاع بدیم و بلافاصله هم همه ی بلاگهای ما مرتب فیلتر میشه و از طرف دیگه جناح حاکم مرتب باخبر میشه از نوع طرح و برنامه های ما ؛ خب طبیعیه که میاد مثلا از راه صادقیه مسیر رسیدن سبزها به حامیان دولت رو مسدود میکنه که پیوندی ایجاد نشه و بعد با نوع آرایش نظامی که از روز13 آبان به این طرف تغییر دادن مرتب سبزها رو میندازن تو کوچه های تنگ و باریک که در خیابونهای اصلی نباشن .
اما عده ای از سبزها که تو دل جناح حامیان حاکم بودن به نظر من خوب کارشون رو انجام دادن و مرتب عکس و فیلم از تعداد جمعیت و ایستگاههای صلواتی کیک و ساندیس تهیه میکردن . بعد هم که کیک و ساندیس خوردنهاشون تموم شد همه ی عکسهای نایب امام زمانشون رو ریختن زمین و لگد مال کردن و همه ی اینها فیلم وعکس گرفته شد .
وانگهی تو جناح حاکم که تصور نمیکنم حتی جمعیتشون به 200 هزارنفرهم میرسید نصف جمعیت فقط مردم عادی حامی دولت بودن . نصف دیگه ش همه لباس شخصی بودن . بخش کوچیکی هم از سبزها داخل حامیان دولت بودن . بنابراین جمعیت واقعی حامیان دولت زیاد نبود .
در مورد رهبری هم باید گفت که خود رهبر میدونه که هیچ چاره ای نداره جز اینکه هرروز بیشتراز روز قبل بر فشار و سرکوب و ارعاب سبزها و رهبرانشون تکیه کنه . چرا که در هرشرایط در حال ذوب شدنه و دیگه هیچ تصمیمی جز سرکوب شدید نداره و جراینکه اعلام کنه رهبران اصلاحات صلاحیتشون رو از دست دادن حرفی نمیتونه بزنه .
اما هرگز دیگه هیچ مجلس خبرگانی قادرنخواهد بود که دوباره بت شکسته شده رو مرمت کنه . این بت خورد شده و به اشکال مختلف تکه هاش پاشیده شده روی زمین . چطور میتونن دوباره بت شکسته شده رو به مرمت بسپارن . اینها دارن سرخودشون رو گول میمالن .
به امید پیروزی حق بر باطل .
این جناب محمد علی ابراهیمی هم در دنیای دیگه ای بسر میبره گمونم .
پاسخحذفمثال جالبی زد . وقتی خدا شکست بخوره پیغمبر که دیگه چیزی نیست . وقتی خامنه ای بت بزرگ چنین خورد و شکسته شده ؛ دیگه احمدی و باقی ایادیشون که چیزی نیست .
این جنابان دلشون خوشه به 22 بهمن که سبزها رو مثلا شکست دادن . اما نمیدونه که 8 ماه تمومه هیئت حاکمه ی تا بن دندان مسلح به هر نوع دژخیمی و فاشیستی گریش هنوز نتونسته این جنبش رو سرکوب کنه و جنبش سبز هرروز داره بزرگترمیشه . زمانی که انقلاب به ثمرنشست . یک شبه به پیروزی نرسید . بارها و سالها مبارزه میکردن آزادیخواهان و شکنجه و اعدام شدن و سرکوب شد قیام ها تا بالاخره به پیروزی رسید .
جناب ابراهیمی هم روزی چشم باز خواهد کرد و خواهد دید که دیگه نه از نظام و نه از جناب نظامدارانشون خبری هست .
به امید پیروزی حق بر باطل .
کوروش جان
پاسخحذفبابا بزار بگن ما شکست خوردیم تو 22 بهمن ... چه باکیه ؟ ما داریم یه جورایی تمرین دموکراسی می کنیم ... و you got to lose to know how to win
اون قسمت که در مورد صحت انتخابات نوشتید خیلی جالب بود ... یارو ول نمی کنه ! خب بابا فهمیدیم تقلب نکرده ... دیگه چرا اینقدر تکرار میکنه ؟ عذاب وجدان داره ؟ ما همه جا میگیم تقلب نشده شما هم بگو نشده ... آره !
اون خبرگان هم که دوستان به درستی گفتن : ( خفتگان !)
--
در مورد چهارشنبه سوری هم نمی دونم والا ... برنامه ای نمی بینم ... اگه به من باشه ، پیشنهاد میدم هر کسی تو محله ی خودش آتیشی روشن کنه و خانواده ها خیلی مسالمت آمیز با نماد سبزشون بیان و یجورایی پراکنده تجمع کنن ! ( در راستای شعار ما بی شماریم ! ) ... البته اگه زیادی سوسولی به نظر نیاد !!
--
در مورد ریگی پرسیدی ....
باور کن این سوال به ذهن من هم خطور کرده بود که این دیگه از ترس چی اعتراف مینکنه آخه ؟ مگه بالاتر از سیاهی رنگی هست ... این که مطمئنه اعدام میشه ، چطوری بعد از دو روز میاد خوشگل میشینه اعتراف می کنه ؟ تازه همچین جانی قصی القلبی ...
من که گیجم .. بوی معامله میاد ... اگه دیدی اون 3 تا جهانگرد آمریکایی در آینده نزدیک آزاد شدن ، تعجب نکن !
سلام آقاکورش منون سر زدی
پاسخحذفشما خیلی زحمت میکشید و به همه امیدواری میدید موفق باشید
به امید آزادی
راجع به اون 10 درصدی که توی وب خودم گفته بودی موافقم.
پاسخحذفسلام كوروش عزيز
پاسخحذف1_مديريت تهاجم سياسي:حكومت ديكتاتوري يعني حكومت سركوب!پس با اين فرضيه شما كاملا موافقم چون اين رهبر!فقط خواستار تحميل نظرات خود بر ملت است و با فرضيه هميشگي كوچك شماردن حريف خود(معترضان)فقط سعي بر بزرگ جلوه دادن خود دارد+ترسي هميشگي!كه چنين فكري كه دارند كاملا مضحك است!
2_بحران هويت:اينكه كودتاچيان و رهبر! از وجود چالش ها ترسيده اند كه امريست طبيعي و انكار آن فقط!!!!!!!كار كودتاچيان مزدور است.
دفاع از صحت انتخابات:بر پايه همان حكومت موجود ديكتاتوري در مملكت اين ها با وجود ترس هميشه سعي بر دروغ جلوه دادن موضوع دارند و خودشان به صورت كاملا ملموس خود را دارند گول ميزنند كه به هر حال فايده اي ندارد.
نظريه آفرينش رهبري :
نظريه انتخاب: سوال اينجاست=رييس مجلس خبرگان را چه كسي انتخاب مي كند و با چه ملاكي تعيين مي كند؟........
نظريه كشف: آيا اين گزارش علني از ترس از رهبري و يا سخنان پشت پرده اعلان نشده است؟؟؟آيا خود رييس مجلس خبرگان فرد ميانه رويي نيست؟؟؟و زهي خيال باطل كه معترضان با اين جملات مضحك آرام نميشينند.
بنابراين مردم نبايد چشم به سخنان فردي به نام هاشمي بدوزند و او را بت ديگر قرار دهند!و معتقدم مردم ديگر روي دست نخواهند خورد!
جناب ابراهيمي: اين جمله معروف شما ايهام دارد! ما اين خدا را رهبر و پيغمبر را كودتاچيان،لباس شخصي ها ، بسيجي هاو....مي پنداريم!شما چطور؟؟؟؟؟؟
غير خودي ها:رسانه آيا خود مردم نمي توانند باشند؟؟؟
پرستوي مهاجر:با صحبتانتون كاملا موافقم!ما بايد به آينده فكر كنيم و اين رل بايد بدانيم جريان 22 بهمن چه خوب و چه بد!!!تمام شده و مهم فرداهاست....
كوروش عزيز از دلگرمي و اميدي كه به ما ميدهي و ميدانم كه منشا اين دلگرمي ها خود ما هستيم!!!سپاسگزارم...موفق باشي
سلام عزیز ممنون از حضور سبز شما
پاسخحذفاینا بهتر راه حل مساله رو پاک کردن صورت مساله میدونند بزار تو همین خیال باشند.جنبش علیرغم میل اینا زنده و پویا و پابرجاست.ما هستیم چه بخوان چه نخوان.سبز باشی
دل تنگم برای
پاسخحذفتپش قلب در خیابان
دسته های چند نفره سبز...
آنچه آخوندها از ان بعنوان روشنفکر دینی نام میبرند و اندیشه های او را میستایند در تحلیل زیر بخوبی قابل تحقیق است و هر آنکه خود را روشنفکر دینی میداند و قادر به پاسخگویی است ..تعمقا در آن بیاندیشد:
پاسخحذف×××××××××واما درباره خمینی××××××××××××××
هیچ انسانی در دنیا پیدا نخواهید کرد که بگوید: جنگ نعمت است یا بگوید اقتصاد مال خر است یا بگوید ...این نوع اراجیف از دهان کسانی بیرون می آید که اندیشه ای متجر و غیر انسانی دارند ولذا استعمار بیشترین بهره را در جهت حفظ منافع اش در جهان سوم از اینگونه افراد میبرد این نوع تفکر بر ضد نسل ایرانی باعث و بانی تهیج و احساسی نمودن ایرانیان کم تجربه قرار گرفت و بهترینها را نابود ساخت آنچه پیداست جنگ هشت ساله هیچ علیه پوچ تنها به نفع استعمار (کشورهای قدرتمند دنیا )تمام شد و بیچاره ملت ایران که هم ثروت خدادایشان بر باد رفت و هم جانشان فدای هیچ شد ضمن اینکه چهره ایرانی در جهان منفور نمایانید و همسایگانمان را دشمنمان ساخت و هزار درد ناگفته دیگر... خمینی صورتی بسیار ابهام آمیز از عرفان را در آثار بزرگان نیم فهم شده بود و فکر میکرد آنچه او ابهام آمیز دریافته است خود واقعیت است و ارزش دارد مردم را به کشتن دهد و اینگونه بود که خطا و اشتباه یک فرد جان صدها و بلکه میلیونها نفر را بر باد داد او الاغی بود که فکر میکرد حقیقت را یافته است و بدون انجام مسائل انسانی حکم بر قتل انسانها میداد او در دهه شصت حکم اعدام هزاران نفر را امضا کرد بدون اینکه حتی آگاهی کامل از پرونده شان داشته باشدوحتی یکبار هم آنها را ندیده بود او یا بکلی خدا را باور نداشت و یا اینکه برای او شبه شده بود که معصوم و جانشین خداست که در هر دو صورت نمی شود نام انسان بر او نهاد ..لعنت خدا بر او و بر اندیشه های او
Http://2559500.Blogspot.Com
!!!!!**** نه سبز میخوایم نه سادات فقط ایرانی آزاد ****!!!!
پاسخحذفآخوندها بجز اینکه مفت خور و مال مردم خورند بلکه به یک بیماری بسیار خطرناک به نام
لواط دچارند لذا بیشترین آسیبهای اجتماعی را در مدت 200 یا 300سال پیش تا کنون و
مخصوصا سی سال گذشته بر جامعه ایرانی وارد آورده اند … آنها مانند قوم لوط ظاهری
سالم دارند و حتی با مسائل مذهبی خود را پوشش می دهندو بی مهابا عشق یک
شخصیت تاریخی (ترجیحا یک شخصیت مرد در سیرت ایدئولوزیک) را در دل مردم جای
میدهند تا بدینوسیله بیماری لواطبازی و همجنس بازی با مردان را توجیه و مخفی
کنند ..بیماری آخوندها در مقایسه با آنچه امروزه در دنیا بعنوان همجنس بازی متداول
است بسیار متفاوت است زیرا بیماری لواطبازی این موجودات مفت خور نوعی بیماری
دوگانه محسوب میشود یعنی هم تبعات جسمی دارد و هم تبعات روانی به همین جهت
بیشترین آسیبهای روانی و اجتماعی را بر جامعه ایرانیان وارد نموده اند ..دروغ
؛دسیسه؛رنگ؛ریا؛مال اندوزی؛زن ستیزی؛کودک آزاری و ..هزاران درد ناگفته دیگر از اثرات
کارکردی بیماری آخوندهای با عمامه(مانند مراجع تقلید)و آخوندهای بی عمامه (مانند
عبدالعلی سروش که از نظریه پردازها است
میباشد ..**************************************
!!!!به هر حال امیدوارم عذاب خداوند هر چه زودتر بر این قوم لوط فرو آید..زیرا آنها توبه پذیر
نیستند و همچنان بر گناهشان اصرار می ورزند..لعن و نفرین خدا و بنده خدا بر این قوم
لوط …!!!
بلاگ تشنه آزادی : http://2559500.blogspot.com
تحلیل اکثریت خاموش را راجع به انتصابات ریاست جمهوری در ایران بخوانید بسیار خواندنیست و دیدگاه نوی را به شما مینمایاند که تا حال به آن برخورد ننموده اید
سلام کوروش جان
پاسخحذفمطلبت مثل همیشه عالی بود . اما در مورد شکست ، تو یه مبارزه هم پیروزی هست و هم شکست ، اگر ما نتونیم شکست رو بپذیریم ، معنی مبارزه رو نفهمیدیم ، البته شکست رو باید از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد . اگر بحث شکست درمورد بیست و دوم بهمن این باشه که اونا قدرت + پول + اسلحه و باتوم و دستبند هایی داشتن که ما نداشتیم و تونستن توی این روز بخصوص مردم رو تا حدی سرکوب کنند ، خب بله ! این حقیقت داره ، اما اگر به معنی تسلیم مردم باشه نه ! اگر به معنی شکست جنبش باشه ، نه ، اگر به معنی عقب نشینی باشه ،نه ، اما اگر به معنی ایجاد رعب و وحشت باشه ، بله !
مبارزات بی خشونت که خواسته ی ماست ، در برابر دژخیم تا دندان مسلح ، صد در صد روزهای پیش بینی نشده ای رو با خودش میاره ، ما هم که داریم هم مبارزه میکنیم و هم یاد میگیریم . مشکلی نیست ، باید به فکر تغییر تاکتیک باشیم . راههای بسیار زیادی در مبارزات بی خشونت وجود داره که نمیتونه جرمی هم برای کسی محسوب بشه ، به شرطی که مردم ما مشق اتحادشون رو تکمیل کنند ، میرسه اون روزی که دونه دونه کارخونه های سپاه ورشکست میشن ، می رسه اون روزی که مردم بدون هزینه ی جانی ومالی ، یاد گرفته باشن که با اینا مبارزه کنند .
پاسخحذفدر چهار شنبه سوری هم قرار نیست ما به میدان جنگ بریم ، قضیه حفظ مراسم چهار شنبه سوری هست ، یه چهار شنبه سوری سبز ، اگر بتونیم آتیش هامون رو سبز کنیم ، تخم مرغ هایی که با رنگ های سبز پر شدن و محله ها رو به رنگ سبز در میارن ، و قاشق زنی سبز ، سنتی که سالهاست از یاد رفته ... هیچکدوم از این کارها مبارزه ی مستقیم نیست ، ولی باعث میشه که ما باز هم همدیگر رو پیدا کنیم ، دلهامون رو به هم گرم کنیم ، و سنت های دزدیده شدمون رو پس بگیریم .
و یک سخن با آنها که می پندارند جنبش شکست خورده:
پاسخحذفشب دراز است و قلندر بیدار
جوجه ها رو همیشه آخر پائیز میشمرن ، این قصه سر دراز دارد ....
ایران همیشه سبز و خرم پاینده ایران
پاسخحذفکوروش جان هاشمی یک مهره اساسی در کودتای سال 68 بوده.در واقع خامنه ای دست نشانده همین جنابه.اما فکر کنم با این همه سیاستش بدجوری بازی خورد.بعد از انتخابات عملا هاشمی در این نظام هیچکارس.واقعا براش متاسفم.شده مثل چوب دوسر ... نه راه پیش داره نه راه پس.نه میتونه با ما باشه نه میتونه بارهبر باشه
پاسخحذفخودمون رو عشقه که میخواهیم سر به تن هیچ کدام نباشه
زنده باد آزادی
سلام دوست عزیز
پاسخحذفمن فیلتر شدم.لینک رو اصلاح کن.ممنون
بازی تمام شد دیگر به دنبال برگه های سبز رایمان نیستیم حالا دیگر ایران آباد و آزاد خودمان را می خواهیم دیگر دیکتاتور نمی خواهیم و برای این هدف از جان گذشته ایم تا در تاریخ این مملکت ثبت شود که روزگاری جوانانی غیور و سبز با متانت آزادی را طلب کرد و برایش جنگید .
شبی دل بود و دلدار خردمند / دل از دیدار دلبر شاد و خرسند
پاسخحذفکه با بانگ بنان و نام ایران / دو چشمم شد ز شور عشق گریان
چو دلبر شور اشک شوق را دید / به شیرینی ز من مستانه پرسید
بگو جانا که مفهوم وطن چیست / که بی مهرش دلی گر هست دل نیست
به زیر پرچم ایران نشستیم / و در را جز به روی عشق بستیم
به یمن عشق در ناب سفتم / و در وصف وطن اینگونه گفتم:
وطن یعنی درختی ریشه در خاک / اصیل و سالم و پر بهره و پاک
وطن خاکی سراسر افتخار است /که از جمشید و از کی یادگار است
وطن یعنی سرود پاک بودن / نگهبان تمام خاک بودن
وطن یعنی نژاد آریایی / نجابت مهرورزی باصفایی
وطن یعنی سرود رقص آتش / به استقبال نوروز فره وش
وطن خاک اشو زرتشت جاوید / که دل را می برد تا اوج خورشید
وطن یعنی اوستا خواندن دل / به آیین اهورا ماندن دل
وطن شوش و چغازنبیل و کارون / ارس زاینده رود و موج جیهون
وطن تیر و کمان آرش ماست / سیاوش های غرق آتش ماست
وطن فردوسی و شهنامه اوست / که ایران زنده از هنگامه ی اوست
وطن آوای رخش و بانگ شبدیز / خروش رستم و گلبانگ پرویز
وطن شیرین خسرو پرور ماست / صدای تیشه افسونگر ماست
وطن چنگ است بر چنگ نکیسا / سرود باربدها خسرو آسا
وطن نقش و نگار تخت جمشید / شکوه روزگار تخت جمشید
وطن را لاله های سرنگون است / ز یاد آریو برزن غرق خون است
وطن منشور آزادی کوروش / شکوه جوشش خون سیاوش
وطن خرم ز دین بابک پاک / که رنگین شد ز خونش چهره خاک
وطن یعقوب لیث آرد پدیدار / ویا نادر شه پیروز افشار
به یک روزش طلوع مازیار است / دگر روزش ابومسلم بکار است
وطن یعنی دو دست پینه بسته / به پای دار قالی ها نشسته
وطن یعنی هنر یعنی ظرافت / نقوش فرش در اوج لطافت
وطن در هی هی چوپان کرد است / که دل را تا بهشت عشق برده است
وطن یعنی تفنگ بختیاری /غرور ملی و دشمن شکاری
وطن یعنی بلوچ با صلابت / دلی عاشق نگاهی با مهابت
وطن یعنی خروش شروه خوانی / زخاک پاک میهن دیده بانی
وطن یعنی بلندای دماوند / ز قهر ملتش ضحاک در بند
وطن یعنی سهند سر فرازی / چنان ستار خانش پاک بازی
وطن یعنی سخن یعنی خراسان / سرای جاودان عشق و عرفان
وطن گلواژه های شعر خیام / پیام پر فروغ پیر بسطام
وطن یعنی کمال و الملک و عطار / یکی نقاش و آن یک محو دیدار
در این میهن دو سیمرغ است در سیر/ یکی شهنامه دیگر منطق الطیر
یکی من را ز دشمن می رهاند / یکی دل را به دلبر می رساند
خراسان است و نسل سربداران / زجان بگذشتگان در راه ایران
وطن خون دل عین القضات است / نیایش نامه پیر هرات است
وطن یعنی شفا قانون اشارت / خرد بنشسته در قلب عبارت
نظامی خوش سرود آن پیر کامل / زمین باشد تن و ایران ما دل
وطن آوای جان شاعر ماست / صدای تار بابا طاهر ماست
اگر چه قلب طاهر را شکستند / و دستش را به مکر و حیله بستند
ولی ماییم و شعر سبز دلدار / دو بیت طاهر و هیهات بسیار
وطن یعنی تو گنجینه راز / تفعل از لسان الغیب شیراز
وطن آوای جان می پرستان / سخن از بوستان و از گلستان
وطن دارد سرود مثنوی را / زلال عشق پاک معنوی را
تو دانی مولوی از عشق لبریز / نشد جز با نگاه شمس تبریز
مرا نقش وطن در جان جان است / همان نقشی که در نقش جهان است
وطن یعنی سرود مهربانی / وطن یعنی شکوه همزبانی
وطن یعنی درفش کاویانی / سپید و سرخ و سبزی جاودانی
به پشت شیر خورشیدی درخشان / نشان قدرت و فرهنگ ایران
زعطر خاک وطن گر شوی مست / کویر لوت ایران هم عزیز است
وطن دارالفنون میرزا تقی خان / شهید سرفراز فین کاشان
وطن یعنی بهارستان / حضوری بی ریا چون صبح صادق
زخاک پاک ما پروین بخیزد / بهار آن یار مهر آیین بخیزد
که از جان ناله با مرغ سحر کرد / دل شوریده را زیر و زبر کرد
وطن یعنی صدای شعر نیما / طنین جان فضای موج دریا
ز دریای وطن خیزد همی در / چو آژیر و چو دریادار بایندر
وطن یعنی تجلی گاه ملت / حضور زنده ی آگاه ملت
وطن یعنی دیار عشق و امید / دیار ماندگار نسل خورشید
کنون ای هم وطن ای جان جانان / بیا با ما بگو پاینده ایران
این سبز لجن نیست...
پاسخحذفبا درود.
پاسخحذفبرای بار نهم فیلتر شدم لطفا" لینکمو اصلاح کن.
http://abadansabz6.blogspot.com
با سلام دوست عزیز.ممنون بازدید و پیامت.اما...
پاسخحذفکلاغهای شهر ما هم زیباست
همیشه در ازدحام و فریاد
راه آزادی هم با فراز و نشیب است
میوه ای رسیده نیست که انرا بچینیم
جوانه ها را اگر رها کنید
پژمرده میشوند.راه نه در فرار بلکه در استقامت و پایداری برای رویش جوانه است.
زور بیرحم است ولی کوچک و خرد وحقیر است
وقتی که ملتی بر میخیزد.
خیزش سبز مردمی با نشر آگاهی و افشاندن بذر عصیان
در پهنه های امواج مردمیست
که انگاه است که دیوار استبداد
فرو خواهد ریخت.
با حفظ موجودیت و بر گذاری جشنهای ملی خود
بذر آگاهی و عصیان را گسترش دهیم.
با سلام دوست عزیز.ممنون بازدید و پیامت.اما...
پاسخحذفکلاغهای شهر ما هم زیباست
همیشه در ازدحام و فریاد
راه آزادی هم با فراز و نشیب است
میوه ای رسیده نیست که انرا بچینیم
جوانه ها را اگر رها کنید
پژمرده میشوند.راه نه در فرار بلکه در استقامت و پایداری برای رویش جوانه است.
زور بیرحم است ولی کوچک و خرد وحقیر است
وقتی که ملتی بر میخیزد.
خیزش سبز مردمی با نشر آگاهی و افشاندن بذر عصیان
در پهنه های امواج مردمیست
که انگاه است که دیوار استبداد
فرو خواهد ریخت.
با حفظ موجودیت و بر گذاری جشنهای ملی خود
بذر آگاهی و عصیان را گسترش دهیم.
کتاب الکترونیکی
پاسخحذف"امنیت - جنبش ســــبــــز //// "Security Ebook - Green Movement" منتشر شد.
دانلود کنید ،
بخوانید ،
یاد بگیرید ،
به سایرین هم بیاموزید
شاد و سربلند و سبز باشید
سلام دوستان به دلایلی من آدرسم رو تغییر دادم ودر اینجا شروع به کار کردم و با مطلبی جدید بروزم . لطفا آدرس من رو اصلاح کنید با سپاس فراوان طلوع سبز 88
پاسخحذف6tolouesabze88.blogsky.com
معرفي ميرزا حسن رشديه از پيشقدمان نهضت فرهنگي در ايران بروزم
پاسخحذف** فقط ببينيد ملايان بي سواد مفت خور آشغال چه بلائي بر سر اين مرد فرهنگ دوست ايراندوست آورده اند!!
میلاد با سعادت منجی علم بشریت حضرت ختم مرتبت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم را بر عموم جهانیان و به خضوض مسلمین جهان تبریک و تهنیت عرض می کنم ............
پاسخحذفای دل و جان من فدای محمد *** های و هوی من از برای محمد
آمدهام تا زبان به مدح و ثنایش *** بگشایم، کنم دعای محمد
مظهر جامع صفات خدا اوست *** کی ثنایی بود سزای محمد
کیستم من که قدر او بشناسم *** یا که باشم سخن سرای محمد
من که باشم که وصف او بتوانم *** وصف احمد کنند برای محمد
سید مرسلین حبیب خداوند *** کو کسی در دو کون تای محمد
قدر او برتر است از همه قدری *** نرسد کس به اصطفای محمد
ماند روح القدس ز همرهی او *** در شب معراج و ارتقای محمد
گفتا نزدیکتر گرآیم از این من *** بال و پر سوزدم خدای محمد
غایت آفرینش همه هستی *** نیست جز ذات بابهای محمد
نور او رو نمود از اول خلقت *** دیگر آن جمله در قفای محمد
گرچه بی سایه بود شخص لطیفش *** همه بودند سایههای محمد
میرسد دمبدم ز قبّه افلاک *** نصّ «لولاک» از برای محمد
جمله عالم طفیل ذات شریفش *** آمده بهر رو نمای محمد
آنچنان زد ندای عالی ایمان *** که جهان پر شد از ندای محمد
کوس توحید در زمین و زمان کوفت *** آسمان گیر شد صدای محمد
بانگ اسلام در جهان همه پیچید *** قبّه چرخ شد درای محمد
انبیا جمله در دعا به شب و روز *** خواسته از خدا لقای محمد
همه را آرزوی امنی او *** طالب شرع جانفزای محمد
او چون کلّ است و دیگران همه اجزا *** مجتمع جمله در ردای محمد
هست او روح این جهان بهحقیقت *** انبیا جملگی قوای محمد
هیچ پیغمبری دیگر نشد او را *** ابتلا هم چو ابتلای محمد
بهر آن تا کند شفاعت بنده *** آمدهام بر در سرای محمد
میکنم فخر بر شهان و سلاطین *** ز آن که هستم کمین گدای محمد
یا الهی به حق عزت وجاهت *** که کنی روزیم لقای محمد
کنیم حشر در ملازمت او *** دهیم جای در لوای محمد
فیض را جرعهای دهی ز شرابش *** تا که شفا یابد از دوای محمد
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم .....
سلام کوروش عزیز
پاسخحذفمثل همیشه اینجا منطقی ترین و قشنگ ترین تحلیلها رو می خونم . گمت کرده بودم . الان لینکتو اصلاح کردم . موفق باشی . وبلاگ قبلی منهم فیلتر شد . این آدرس جدیدمه .
ريشه كراوات ايراني است
پاسخحذف(هرچند از فرانسه به همه جهان رفته است)
بروزم
به عنوان هدیه خداحافظی این صوت های آسمونی رو بهتون تقدیم می کنم، گرچه با حجم بالا آپ کردم تا از کیفیتش کم نشه، امیدوارم دانلود کنید و گوش بدید تا روحتون تازه بشه. آثاری از دریا دادور و مهسا وحدت ایران.
پاسخحذفتا درودی دیگر بدرود.
میلاد ابراهیمان،احمد عسگری،ابوالفضل عابدینی،سمیرا نصیری،پخشان عزیزی...
پاسخحذفمن هرچه دیده ام ز دل و دیده دیده ام
پاسخحذفگاهی ز دل بنالم و گاهی ز دیده ام...
گل من تاب بیار
طلاع رسانی سریع لطفا با یک پست اطلاع رسانی کنید پرواز بادکنک های سبز ازادی در روز اول عید نوروز اطلاع رسانی کنید........
پاسخحذفآرزوهای محمد :
پاسخحذفمحمد 3 آرزو داشته:
1- قدرت و جاه و مقام برای خودش 2- سالاری و اقتدار اعراب بر جهان 3- اقتدار و سالاری مردان بر زنان
( در این سه تا آرزو بت شکستن و شناساندن الله و یگانه پرستی و دوری از شرک و بت پرستی هم هیچ جائی نداشته !!
هیچ جائی!!)
بروزم
سلام
پاسخحذففلک به مردم نادان دهد زمام مراد *** تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس .
سبز رباشید.
احمدی مقدم دستور تیر نیروی انتظامی را برای چهارشنبه سوری صادر کرد
پاسخحذفاحمدی مقدم رئیس نیروی انتظامی در پی جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان و منافقین از جمله منافقین سبز پوش که قصد نا امنی در کشور را دارند و ممکن است امنیت مردم ایران را در این روز بر هم زنند دستور تیر را برای مامورین نیروی انتظامی صادر کرد.
مردم ایران حتما حتما به تذکرات نیروی انتظامی گوش دهند و فقط در مکان هایی که بعدا مسئولین هر شهر اعلام میکنند بروند و چهارشنبه آخرسال خود را سپری کنند.
ایشان خاطر نشان کردند که اگر مامورین نیروی انتظامی در این روز فردی را که ناامنی در شهر و ناامنی برای شهروندان به وجود آورد را بگیرند تا روز 14فروردین ماه 1389بازداشت می شود و به هیچ عنوان اجازه آزادی آن فرد تا 14 فروردین صادر نمی شود.
درود
پاسخحذفدوست عزیز لینکمو اصلاح کن.فیلتر شدم.
زنده باد آزادی