۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

رو به سقوط

شواهد و قرائن متعدد حکایت از آن دارد که روز 22 بهمن به یک نقطه عطف، نه تنها در مبارزه هشت ماهه جنبش سبز، بلکه در تاریخ آزادی خواهی مردم ایران تبدیل خواهد شد. در ادامه به برخی از مهم ترین این شواهد بررسی خواهد شد.
1. بازداشت های کور

حاکمیت جنبش سبز را به مثابه یک تهدید امنیتی تعریف کرده است بنابراین ناچار است که با وبلاگ نویس و استاد دانشگاه (و گاه بستگان آنها) مانند سازمانهای تروریستی برخورد کند و افراد را به صورت تصادفی یا فله ای بازداشت کند. این امر نشان دهنده یاس و استیصال دستگاه اطلاعاتی است، چرا که هزاران نفر از فعالان جنبش سبز در حین زندگی عادی خود مشغول فعالیت هستند. سرداران و امنیتی ها در حال حاضر نه برای مدیریت بحران، بلکه برای حفظ موقعیت شغلی خود دست و پا میزنند. شبکه های اجتماعی جنبش سبز تثبیت شده اند و کودتاچیان دیگر قادر به انهدام آن نیستند.

اقدامات مذبوحانه آنان بارها آزموده شده و ناکام مانده است: فیلترینگ، پارازیت، کاهش سرعت اینترنت، بازداشت فراگیر و ... همه راهکار های موقتی هستند که فقط میتوانند نقش مسکن را ایفا کنند، نه درمان. از طرفی کارتهای حاکمیت برای بعد از 22 بهمن هم سوخته است: نمایش هتک حرمت اجرا شده و دیگر نمیتوان بعد از 22 بهمن تظاهرات ساندیسی برگزار کرد و در صورت حضور میلیونی و مسالمت آمیز سبزها در تظاهرات 22 بهمن، امکان خشونت و سرکوب به هیچ وجه وجود ندارد. بهترین معیار برای درک استیصال حکومت این است که هنوز بعد از گذشت هشت ماه از انتخابات، دادگاه تشکیل میدهند که در آن متهمی کتک خورده به قاضی صلواتی میگوید که انتخابات 22 خرداد درست بوده و تقلب نشده است! کودتاچیان جز تکرار دروغ و بازداشت هیچ برنامه منسجمی برای مهار جنبش سبز ندارند، مگر این که حاکمیت بتواند با تحریک هوادارن جنبش و رادیکالیزه کردن آن، شهروندان مسالمت جو را به سمت شورش شهری (حمله به مراکز دولتی یا اموال عمومی) سوق دهد. اما با توجه به تجربه ماه های اخیر، این تلاش نیز ناکام خواهد ماند، چرا که سبزها در 22 بهمن به صورت تاکتیکی بر سقوط دولت کودتا تاکید خواهند کرد تا شکاف درون حاکمیت را گسترش دهند.
2. سخنان رهبر نظام (19 بهمن)

رهبر نظام در آستانه 22 بهمن یک بار دیگر تلاش کرد تا سبزها را در برابر کل نظام قرار دهد و به این ترتیب از گسترش شکاف درون حاکمیت جلوگیری کند. ادامه این قمار هزینه مهلکی برای نظام خواهد داشت، چرا که هر قدر این بحران به طول بینجامد و هر قدر انطباق دولت احمدی نژاد بر کل نظام ادامه پیدا کند، موقعیت رهبری در درون نظام تضعیف میشود. آگاهی از این امر موجب انفعال رهبری شده است به طوری که وی نقدهای سخنان خود را به دقت دنبال میکند. به همین دلیل این بار از واژه "دشمن" کمتر استفاده کرد و با تاکید بر "افکار عمومی دنیا" و وجود شکنجه در غرب [مثل کهریزک] به فرافکنی پرداخت. آشکار است که 22 بهمن، 9 دی را محو خواهد کرد، اما رهبر نظام سعی کرد با یادآوری مجدد تجمع دولتی 9 دی خود را خونسرد و مطمئن نشان دهد و روحیه قوای خودی را حفظ نماید. او از "لجاجت" رهبران جنبش سبز سخن گفت و این یعنی که محاسبات کودتاچیان در خصوص پایداری جنبش کاملا اشتباه بوده است.
3. هسته ای کردن 22 بهمن

در روزهای منتهی به 22 بهمن ابتدا آمادگی ایران برای مبادله سوخت اعلام شد و اندکی بعد "فرمان" غنی سازی 20 درصدی صادر گردید. اما شتاب در این امر نشان داد که این حرکت یک مانور رسانه ای برای تحت الشعاع قرار دادن تظاهرات 22 بهمن بوده است. کودتاچیان در یک اشتباه فاحش دیپلماتیک تصمیم گرفتند به قیمت تقویت موضع غرب در برابر چین و روسیه، توجه محافل غربی را از جنبش سبز منحرف و به پرونده اتمی معطوف کنند. با اعلام غنی سازی 20 درصد از سوی ایران، هدف تاکتیکی غرب تضعیف موقعیت چین در شورای امنیت محقق شد. بنابراین آمریکا و اتحادیه اروپا در بیانیه ای مشترک و کم سابقه بدون اشاره به پرونده هسته ای، از نقض حقوق معترضان در ایران ابراز نگرانی کردند و در خصوص سرکوب معترضان در سالروز تاسیس جمهوری اسلامی هشدار دادند. در نتیجه بلوف 20 درصدی رئیس دولت کودتا با بدل 80 درصدی غرب به غنی سازی 100 درصدی جنبش سبز در آستانه 22 بهمن تبدیل شد.

اکنون رسانه های بین المللی بدون توجه به تخیلات هسته ای کودتاچیان، در انتظار حرکت جنبش سبز در 22 بهمن هستند؛ به زودی یکی از آخرین معضلات بزرگ بشریت، حل و فصل خواهد شد.

۱۱ نظر:

  1. کوروش جان؛
    اونو دیگه باید به "داداش کایکو" بگی بیاد.
    من شرمندتم.
    اونم کی من "حســــــــــاس"

    پاسخحذف
  2. راجع به پستت هیچی واسه گفتن ندارم جز اینکه خدا از دهنت بشنوه!
    ما پیروزیم.

    پاسخحذف
  3. یعنی که کل مواردت درسته و به جا!
    خدایی پستهایی که می ذاری معلومه روشون کار می کنی!
    (این خدایی، تکه کلامه شما زیاد سخت نگیر)

    دستمال قدرت هم فقط واسه نوشتن اونا بهم قرض داده شد، والا پای عمل، کیه که مثل گوله درنره!!!

    پاسخحذف
  4. ولی کوروش جان راجع به این واکنش غرب که نوشتی!!
    والا من چشمم آب نمی خوره!
    این "اجنبی ها" فقط به فکر منافع خودشونن!
    قبلن هم این و گفته بودم؛ هرکی به ما می رسه، وا می رسه!

    پاسخحذف
  5. یهدا جان هر کشوری به فکر منافع مردم خودش است ...

    پاسخحذف
  6. من خیلی موافق این بودم که "مک کین" رئیس جمهور امریکا بشه!
    چه اگه جمهوری خواهان زمام امور رو به دست می گرفتن الان اوضاع ما این نبود!
    دموکراتها به هیچ دردی نمی خورن، انقلاب هم در زمان دوران دموکراتها صورت گرفت!

    پاسخحذف
  7. کوروش جان گفتی هر کشوری به فکر منافع مردم خودشه!!
    آخ که چقدر این جمله برای من غریبه!!
    دلم بدجوری واسه خودمون می سوزه!

    پاسخحذف
  8. سلام
    قلم بیداری داری

    با اجازه لینکت می کنم

    پاسخحذف
  9. سلام دوست عزیز
    من برای هفتمین بار فیلتر شدم...
    اگه دوست داشتی لینکمو تصحیح کن...


    به امید آزادی سبز...

    پاسخحذف
  10. روز خوب پیروزی 22بهمن
    ما پیروزیم

    پاسخحذف

حرف را باید زد
درد را باید گفت
سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از متلاشی شدن دوستی ست
و عبث بودن پندار سرور آور مهر...
زنده باد مخالف من!